Archives

سرور علي زرينه باف ، مردي از تبار عاشقان ايران

به قلم سرور هومن اسکندری

روز جمعه خبر كوتاهي توسط آرش كيخسروي به من رسيد . علي زرينه باف ، وكيل ميهن پرست و شهير دادگستري ، جهان خاكي را بدرود گفت . به ياد آخرين ديدار حضوري خودم با ايشان در دفتر وكالتش ، در 21 آذرماه سال گذشته افتادم كه براي عرض تبريك به مناسبت سالروز گريز اهريمن به ديدار او رفته بودم .

دوستاني كه به آنجا رفته اند ، مي دانند كه دفتر وكالت او هميشه محل ديدار ميهن پرستان و به ويژه پان ايرانيست ها با ايشان بود . دفتري با كتابخانه اي نفيس ، مشتمل بر كتاب هاي حقوقي و كتب ديگر در مورد تاريخ و فرهنگ ايران و چندين تابلو عكس بر روي ديوار ، كه دو تابلوي بزرگ بيشتر از بقيه جلب توجه مي كرد ؛ يكي تصويري از ثقة الاسلام تبريزي و ديگر عكسي از مراسم 21 آذر ( روز گريز اهريمن ) در تبريز كه در آن ، ايشان به همراه محسن پزشكپور و دكتر محمدرضا عاملي تهراني ، بنيان گذاران نهضت پان ايرانيسم ، حضور داشتند .

در آن روز ايشان درباره ي تاريخ و فرهنگ كهن آذرآبادگان و مردمان ميهن پرست آن ديار سخن گفت و با پافشاري خاصي تاكيد داشتند كه بزرگترين مانع در مقابل توطئه هاي بيگانگان و بيگانه پرستان در آذربايجان ، مردمان با فرهنگ و وطن پرست آن سرزمين مي باشند . در آن ديدار ايشان از ثقة الاسلام ، شيخ محمد خياباني ، ستارخان ، احمد كسروي ، شهريار و ديگر ميهن پرستان آذربايجان ياد نمودند . به ياد دارم با چه صلابتي سرود آذربايجان را براي من خواند و نوار آن را به من داد تا در دسترس جوانان بگذارم . سرور علي زرينه باف در آن روز با شوق و اطمينان از شروع دوره ي جديدي از حيات سياسي و اجتماعي ملت ايران سخن مي گفت و از بحران مشروعيتي كه گريبان گير حاكميت گشته است و البته مثل هميشه نگراني هماهنگي ميان نيروهاي ملي و به ويژه پان ايرانيست ها را داشت .

علي زرينه باف ، مبارزي ميهن پرست از خطه ي مردخيز آذربايجان بود . مبارزات و كوشش هاي ميهن پرستانه او از سال هاي آغازين دهه ي بيست و همزمان با دوران دانشجويي رشته حقوق در دانشگاه تهران شكل گرفت . اولين تشكل هاي ملي دانشجويي در مقابل حزب توده به همت او در دانشگاه تهران شكل گرفت . به خاطر دارم كه بنيان گذار نهضت پان ايرانيسم ، محسن پزشكپور ، روزي در معرفي و تجليل سرور زرينه باف ، به جوانان گفتند : " شعار ملي شدن صنعت نفت در سراسر ايران ، اولين بار توسط سرور زرينه باف ، در سال هاي اوليه ده ي بيست در دانشگاه تهران مطرح گرديد و ما و ديگر دانشجويان وطن پرست دانشگاه تهران به ايشان پيوستيم " * .

نقطه ي درخشان ديگري از زندگي و مبارزات دوره ي جواني زرينه باف در سال هاي 1324 و 1325 و در مقابله با توطئه ي بيگانگان براي تجزيه آذربايجان بود . او چون مبارزي خستگي ناپذير و نستوه ، به همراه ديگر ميهن پرستان آذربايجاني در مقابله با اين توطئه ايستاد و با برگزاري جلسات و ميتينگ ها ، درج مطالب در روزنامه ها و ايجاد هماهنگي ميان نيروهاي وطن پرست آذربايجاني ، نقشي مهم و ارزنده در خنثي كردن توطئه بيگانگان داشت . در سال هاي نهضت ملي شدن صنعت نفت نيز ، كه در آن سال ها نشريه نژاد نو را منتشر مي كرد ، همچون ديگر مليون ايران به حمايت از اين جنبش پرداخت .

زرينه باف هرگاه از آذربايجان سخن مي گفت ، سخن او رنگ و بوي ديگري به خود مي گرفت ؛ بسياري از دوستان آهنگ پر هيجان و صلابت گفتار او را در مراسم بزرگداشت سالروز گريز اهريمن ، در 21 آذر سال 1386 و در حالي كه هشتاد و چند سال از سن او مي گذشت هنوز به ياد دارند .

زرينه باف آرمان خواهي بود كه همواره دغدغه ي ايران و ناسيوناليسم ملت ايران را داشت . اين آرمان خواهي و مشي ميهن پرستانه را مي توان در تز دانشكده ي حقوق او در سال 1327 و همچنين در كتاب " به سوي آرمانها " كه در سال 1331 منتشر شده ، مشاهده نمود . در اين كتاب او تلاش داشته تا بنيان ها و اساس يك جامعه ناسيوناليستي را مورد بررسي و كنكاش قرار دهد . فرهنگ ، نژاد ، اقتصاد ، خانواده و سازمان هاي تربيتي از جمله مواردي است كه در اين كتاب ، زرينه باف در مورد آن ها به بحث پرداخته است . **

سرور علي زرينه باف در طول سه دهه ي گذشته ، همچون بسياري ديگر از ميهن پرستان ، از صحنه فعاليت هاي سياسي و اجتماعي كنار گذاشته شده بود ؛ اما همواره دغدغه ي ايران را داشت . او مردي حق شناس و با انصاف بود كه عليرغم اختلاف سليقه با برخي از پيشكسوتان پان ايرانيست و مشي مستقل خود ، از احترام و ادب به آنان فروگذار نمي كرد و همواره در جلب قلوب و نزديك كردن پان ايرانيست ها به همديگر مي كوشيد .

مرداني بزرگ و اصول گرا چون زرينه باف در تاريخ معاصر ما زياد نيستند . اين مردان بزرگ متعلق به نسلي خاص بودند . نسلي كه دوران نوجواني را در سالهاي اصلاحات رضاشاهي گذراندند ، نسلي كه انتقال جامعه ي ما را از دوران سنتي به عصر مدرنيسم تجربه نمودند و تحولات مختلف اجتماعي و سياسي را با تمام فرازها و فرودها و شكوه و انحطاط آن شاهد بودند و شايد كمتر نسلي در تاريخ ايران ، اين همه تجربيات را به صورت يكجا درك كرده باشد .زندگي مردان و زنان بزرگ اين نسل ، تجربه اي است ارزنده و گرانقدر فراسوي نسل ما ؛ چرا كه ممكن است نسل ما هرگز اين همه تجربيات متعدد و مستمر را شاهد نباشد . متاسفانه به علت گسست نسل ها در جامعه ي كنوني ما ، اين گونه انسان هاي بزرگ ناشناخته باقي مانده اند و به ويژه در سي سال گذشته بسياري از آنان در گمنامي زيسته اند .

يكي از از مشكلات اساسي جامعه ي ايراني در اين است كه معيار قضاوت و شناخت درباره ي اشخاص تعريف و مشخص نشده است . جامعه ي ايراني با نگاهي سياه و سفيد ، ايدئولوژيك و غالبا مطابق با خواست حكومت ها از شناخت و ارزش گذاري راستين درباره انسان هاي بزرگ غافل مانده است . ما هنوز نياموخته ايم كه معيار شناخت و قضاوت ما در مورد افراد بايد به ميزان خدماتي باشد كه آنان به كشور و ملت ايران انجام داده اند . فقدان انديشمند ارزشمند و گرانقدري چون سرور علي زرينه باف تلنگري است براي نسل ما كه هر چه زودتر معيار شناخت و قضاوت در مورد مردان بزرگ اين سرزمين را مطابق با ميزان خدمات آنها به ملت و هماهنگي آنان با منافع و مصالح ملي قرار دهيم .

روانش شاد و يادش گرامي باد .


پاينده ايران

شنبه 28 فروردين 1389

These icons link to social bookmarking sites where readers can share and discover new web pages.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Mixx
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • Spurl
  • StumbleUpon
  • Technorati

بيانيه سازمان جوانان حزب پان‌ايرانيست پيرامون حكم زندان ابوالفضل عابديني

به نام خداوند جان و خرد

پاینده ایران

ابوالفضل عابديني، روزنامه‌نگار ميهن‌پرست و فعال حقوق بشر، بنا به حكم دادگاه بدوي به يازده سال زندان محكوم شده است. موارد اتهامي وي عضويت در مجموعه فعالان حقوق بشر، ارتباط با دول متخاصم (؟!) و مصاحبه با رسانه‌ها مي‌باشد. اين در حالي است كه هر روز اخبار نگران‌كننده‌اي در مورد وضعيت سلامت جسمي و اعمال فشار برايشان در زندان به گوش مي‌رسد.

در مورد صدور اين حكم سنگين و اتهامات واهي به ابوالفضل عابديني، مواردي مشكوك و قابل تأمل وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

ابوالفضل عابديني بنا به رسالت خبرنگاري و اطلاع‌رساني و احساس مسووليت در مقابل تضييع حقوق و منافع ملت بزرگ ايران و با توجه به محدوديت‌هايي كه در رسانه‌هاي داخلي و حكومتي براي ايشان وجود داشته است، از رسانه‌هاي گوناگون خبري به صورتي كاملاً مشخص و شفاف و به عنوان ابزاري براي دفاع از حقوق و منافع ملت ايران استفاد نموده است.

در مورد اتهام "ارتباط با دول متخاصم"، بدون شك اين اتهام و حكم صادره براي آن، در تاريخ حقوق ايران ثبت خواهد شد تا آيندگان دريابند شأن دستگاه قضايي تا به چه پايه تنزل يافته و چه كساني بر اريكه‌ي قضاوت نشسته‌اند و چه‌گونه جايگاه قضاوت در ايران را به تمسخر و تحقير كشانيده‌اند!

بدون ترديد مسوولين دستگاه قضايي بايد در قبال احكام صادره توسط اين شبه قضاوت (!) پاسخ‌گو باشند كه دول‌متخاصم در كجاي حقوق و قوانين ايران تعريف و مشخص شده‌‌اند؟ چرا تا كنون اين دولت‌هاي متخاصم به ملت ايران و دستگاه ديپلماسي خارجي به صورت رسمي معرفي نگرديده و اقدامات در برخورد با آنها صورت نگرفته است؟ و از همه مهم‌تر اين‌كه چه‌گونه جواني وطن‌پرست و مؤمن به آرمان‌هاي ملت‌پرستانه، اتهام ارتباط با آنان زده مي‌شود؟

سازمان جوانان حزب پان‌ايرانيست در بيانيه‌هاي قبلي هشدار داده بود كه جرياناتي مشكوك و افراطي تلاش دارند تا در شرايط حساس كنوني بيش از گذشته، عرصه را به ميهن‌پرستان ايران دشوار نمايند و در اين راه از هيچ‌گونه جوسازي، دروغ، تندروي و ظلمي روي‌گردان نيستند.

شايد عده‌‌اي نفوذي در برخي دستگاه‌هاي امنيتي و قضايي مي خواهند از فرزندان ايران زهر چشم بگيرند كه دفاع از تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق ملت ايران در درياي مازندران، دفاع از حاكميت ايران بر جزاير سه گانه‌ي خليج‌فارس عشق به ايران و ايستادگي در مقابل تجزيه‌طلبان و وهابيون اين‌گونه عقوبتي سخت را در پي دارد. ابوالفضل عابديني، جوانِ آزاده و ميهن‌پرست است كه در طول سال‌هاي گذشته بارها تحت ظلم و ستم آنان قرار گرفته است؛ اما با آموزه‌هايي كه از مكتب پان‌ايرانيسم آموخته است در مسير دفاع از منافع ملي و تماميت ارضي ايران و در راه عشق به ايران، همواره اين نامردمي‌ها و ستم‌ها را به جان خريده است.

سازمان جوانان حزب پان‌ايرانيست ضمن هشدار به دستگاه‌هاي امنيتي و قضايي در مورد شناسايي جرياناتي كه مي‌خواهند اين دستگاه‌ها را در تقابل با ميهن‌پرستان و ملت ايران قرار دهند، خواهان برخورد قاطع و سريع با آنها و رفع اتهام از اين فرزند آزاده‌ي ايران مي‌باشد، در اين راه همه‌ي ميهن‌پرستان و آزادگاه ايران را به تلاش همه جانبه در راه احقاق حقوق ملي ودفاع از مظلومين ايران فرا مي‌خوانيم و از همه‌ي اندامان و ياران پان‌ايرانيست مي‌خواهيم كه با تلاشي جدي، گسترده و فراگير در دفاع از هم‌رزم مظلوم و زنداني خود از هيچ كوششي فروگذار ننمايند.

پاينده ايران

سازمان جوانان حزب پان‌ايرانيست

23 فروردين‌ماه 1389 خورشيدي


These icons link to social bookmarking sites where readers can share and discover new web pages.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Mixx
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • Spurl
  • StumbleUpon
  • Technorati

11 سال حکم برای ابوالفضل عابدینی

ابوالضل عابدینی روزنامه نگار و از اعضای حزب پان ایرانیست در حکمی ناعادلانه از سوی دادگاه اهواز به 11 سال حبس تعزیزی محکوم شد .این حکم غیر عادلانه که مشخص نیست بر چه اساس و چه روندی صادر شده تعجب بسیاری را در سطح کشور برانگیخته است .

بر اساس این حکم صادره ابوالفضل عابدینی که بامداد 11 اسفند با حمله سیع نیروهای امنیتی در منزل مسکونی اش بازداشت شده به اتهامات ارتباط با دول متخاصم (5 سال)، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر درایران (5 سال) و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه (1 سال) و در مجموع به 11 سال حبس تعزیری محکوم گردید.حکمی که شاید طی سالیان اخیر همتایی برای آن نتوانیم بیابیم.
سازمان جوانان ضمن محکوم کردن این حکم سنگین و غیر عادلانه خواستار بررسی مجددا وضعیت این جوان وطن پرست می باشد .

These icons link to social bookmarking sites where readers can share and discover new web pages.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Mixx
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • Spurl
  • StumbleUpon
  • Technorati

بلاگر فارسی